در گفتگو با مهر مطرح شد؛

معدن بوكسیت فاقد ضوابط زیست محیطی است، آب شاهرود وابسته به شاهوار

معدن بوكسیت فاقد ضوابط زیست محیطی است، آب شاهرود وابسته به شاهوار

به گزارش تولیدو برخی كارشناسان همچون عضو ستاد مردمی نجات شاهوار شاهرود معتقدند معدن بوكسیت فاقد ضوابط زیست محیطی است و مسئولان نبایداشتغال را بهانه ای برای نابودی محیط زیست و منابع آب قرار دهند.



خبرگزاری مهر، گروه استان ها: معدن بوكسیت آلومینای تاش واقع در كوه شاهوار شاهرود این روزها نه تنها در این شهرستان بلكه در سطح ملی مطرح شده و به اعتقاد برخی كارشناسان با وجود اینكه فعالیت رسمی خویش را از سال ۹۰ شروع كرده با تخریب محیط زیست سبب ایجاد مخاطرات بسیاری نه صرفاً برای مردم محلی تاش بلكه برای شاهرود شده است.
كوچ حیات وحش و رانده شدن حیواناتی چون پلنگ و خرس قهوه ای تنها یك مورد از این معدن كاوی شمرده می شود و حتی جاده سازی تا ارتفاع سه هزار و ۶۰۰ متری كوه پای شكارچیان را در این منطقه بازكرده است، به قول مسئولان معدن درختی در این منطقه قطع نشده و هیچ مشكل زیست محیطی تاش و شاهرود را تهدید نمی كند اما شواهد و مستندات گواه چیز دیگری است.
بخشی از معدن كاوی كه بسیار مورد توجه فعالان زیست محیطی قرار دارد شائبه نابودی كانون های آب ساز منطقه است، شاهوار به منبع ذخیره آب شاهرود و یخچال های طبیعی شهرت دارد كه به قول كارشناسان در شرایط خشكسالی استفاده از این منبع می تواند حیات منطقه را تداوم بخشد اما با عنایت به اینكه این معدن به صورت روباز برداشت می شود، چشمه ها، كانون های آبساز و در نهایت حیات منطقه را در معرض تهدید قرار داده است.
در ادامه جهت بررسی بیشتر موضوع، با حنیف رضا گلزار كارشناس ارشد آب وخاك جهاد كشاورزی و عضو كارگروه ستاد مردمی نجات شاهوار به گفتگو نشسته ایم.

*استفاده از آلومینا در كشورهای اطراف ایران چگونه است؟
نكته قبل توجه این است كه برای تولید آلومینا همیشه مجبور به بهره برداری از منابع بوكسیت به بهای نابودی ثروت های طبیعی و ملی و زیستی خود نیستیم. كمی به این مورد بیندیشیم چگونه می شود كه برخی كشورهای حاشیه خلیج فارس مانند عمان، قطر، امارات و بحرین كه همواره مصرف كننده و وابسته تلقی می شوند بااینكه اصلاً معدن بوكسیت ندارند، اما تولید و صادرات ۱۰ درصد آلومینیوم جهان را در اختیار دارند؟ پاسخ اینجاست كه این كشورها تمام آلومینای مصرفی خویش را وارد كرده و با استفاده از منابع انرژی فراوان آنرا به شمش آلومینیوم تبدیل می كنند.
*تولید آلومنیوم در ایران چگونه است؟
شركت های «صحار» در عمان، «قط – آلوم» در قطر، «دوبال» و «امال» در امارات متحده عربی و «آلبا» در بحرین، سالانه ۵.۳ میلیون تن آلومینیوم تولید می كنند كه این مقدار ۱۰ برابر آلومینیوم تولیدی در ایران است. صنعت آلومینیوم در این كشورها بین چهار تا ۱۲ درصد تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده و ۱۱ هزار شغل مستقیم و ۳۰ هزار فرصت شغلی غیر مستقیم به وجود آورده است. تولید ۱۰ درصد آلومینیوم مصرفی جهان یعنی یك اهرم اعمال فشار سیاسی. یعنی اگر این چند شركت عرب به كاركنان خود تنها یك ماه مرخصی بدهند خیلی از كارخانجات هواپیماسازی و خودروسازی و حتی اسلحه سازی در غرب تعطیل خواهند شد.
در حال حاضر و بر مبنای شیوه رایج و موردپذیرش بیشتر كشورهای تولید و مصرف كننده، هر یك هزار تن آلومینا با ۳۵۰ تن شمش آلومینیوم مبادله می شود. چرا در كشور ما چنین الگویی پیاده سازی نمی شود؟ چرا برای تولید و اشتغال حتماً باید مناطقی را برای همیشه نابود كنیم؟
نمی توان اظهار داشت كه فعالیت های معدنی باید از اساس متوقف شود بلكه باید روی بهره برداری اصولی و متناسب با زیست بوم و نگاهی به آینده، فرایند بهره برداری از معادن صورت گیرد ولی متأسفانه این مسائل در بهره برداری از معدن بوكسیت تاش به هیچ روی مورد توجه بهره بردار قرار نگرفت و این فرایند بهره برداری به بهره كشی و تاراج تبدیل گشته است.

*آیا معدن بوكسیت شاهوار از محیط زیست مجوز دارد؟
اصولاً این معدن بر مبنای اظهارات مكرر مدیران محیط زیست استان فاقد مجوزهای لازم از محیط زیست است و این یعنی كه این معدن طرح پیوست زیست محیطی ندارد. حتی اگر هم داشت یا در این پنج سال چنین چیزی را درست كرده باشند، قضاوت كاركرد درست یا نادرست این معدن را باید بر مبنای آنچه كه در عرصه رخ داد انجام دهیم نه آنچه كه روی كاغذ قیدشده است، این معدن بخشی از نیازهای كشور به ماده خام بوكسیت را تولید می كند و در كارخانه جاجرم اشتغال زایی هم دارد ولی در آینده ای نه چندان دور آثار زیان بار زیستی آن متوجه مردم شاهرود و بسطام خواهد بود، چراكه شاهوار بزرگ ترین كانون آبساز منطقه است.
*معدن كاوی شاهوار را چطور می بینید؟
اصولاً تولید آب شیرین در فلات مركزی ایران وابسته به حضور كوه هایی با بلندی بیش ازسه هزار و ۵۰۰ متر است كه خوشبختانه این موهبت الهی به شاهرود هم ارزانی شده است. برف چال های شاهوار سهم غیرقابل انكاری در تقویت آبخوان های دشت بسطام و شاهرود بعنوان قطب جمعیتی استان دارند. از این روی بدون اغراق و بزرگ نمایی شاهوار را جزو مناطق استراتژیك كشور می دانم. باید با عنایت به شرایط بحرانی آبی امروز كشور، واژه استراتژیك را خارج از دانش سیاسی و دفاعی باز تعریف نماییم. مناطقی كه آب تولید می كنند حتماً باید در تعریف جدید عرضه شده از واژه استراتژیك گنجانده شوند.
بر این اساس با عنایت به بحران ملی و منطقه ای آب، باید از این كانون استراتژیك آب ساز حراست ویژه می شد ولی افسوس كه به نام صنعت و معدن در حال نابودی آن هستیم. تصویربرداری هوایی ستاد مردمی حفاظت از طبیعت شاهرود مبین كاهش چشم گیر سطوح پوشیده از برف در بلندی های شاهوار است. سطوحی كه بعد از حذف پوشش گیاهی، یا تبدیل به جاده شد یا بار كامیون شده و به جاجرم ارسال شد… این مورد ضریب نفوذ آب در خاك و بستر كوه را متوقف ساخته و خطر سیل گیری روستای تاش را هم به شدت بالا می برد.
*با توجه به خشكسالی های اخیر شرایط را در شاهوار چطور می بینید؟
متأسفانه برنامه ریزان و تصمیم گیران از یك سو منابع و كانون های طبیعی تولید آب شیرین را از بین می برند و از جانب دیگر با صرف هزاران میلیارد پول و ایجاد تنش های اجتماعی به دنبال انتقال آب از استان های شمالی به سمنان هستند كه این ها باهم جور درنمی آید. در سال آبی گذشته شاهرود دست كم ۵۰ میلی متر كمتر از میانگین نرمال بارش دریافت كرد و بر همین مبنا تابستان بسیار سختی را به لحاظ آبی پیش روداریم ولی با این وصف نابودی بزرگ ترین كانون آب ساز منطقه همچنان ادامه دارد.
شاید بی توجهی به شاهوار بعنوان كانون استراتژیك آب ساز منطقه ناشی از این باشد كه هنوز در كشور ما ارزش آب برای مردم و مسئولان به روشنی تبیین نشده است، اما در دیگر كشورها اینگونه نیست. برای مثال كشور همسایه تركیه با كمك های فنی و مالی اسرائیل تا سال ۲۰۲۵ بیشتر از ۱۳۰ میلیارد متر مكعب از آب جریان یافته در دجله و فرات (معادل آب ذخیره شده در ۶۵۰ سد به بزرگی سد امیر كبیر كرج!) را كه حق مسلم عراق و سوریه است در خاك خود ذخیره خواهدنمود تا از آب بعنوان استراتژیك ترین كالای موجود در خاورمیانه و قوی ترین سلاح بیولوژیكی ضد كشورهای همسایه و كل خاورمیانه درگیر بحران خشكسالی استفاده نماید، ولی با این وصف در كشور ما هنوز جایگاه آب و كانون های آب ساز تعریف نشده و اهمیتی ندارند.

*آیا امكان تأمین آلومینا از منطقه دیگری غیر از تاش وجود دارد؟
نیاز كارخانه آلومینای جاجرم به بوكسیت را می توان از دیگر معادن متعلق به شركت آلومینای ایران هم فراهم ساخت. در كرمان و یزد و كهكیلویه و بویر احمد هم معادن مشابهی وجود دارد كه می توان با صدمه كمتر به محیط زیست مورد بهره برداری قرار گیرند و شعار اشتغال زایی هم محقق شود. در خود جاجرم و در حاشیه كارخانه سه معدن بزرگ بوكسیت شناسایی شده است كه یكی از آنها زیرزمینی است و بدون هیچ گونه اثر زیان باری می تواند مورد بهره برداری قرار گیرد و هزینه های حمل ونقل هم ندارد.
*نهال كاری معدن تاش توانست كاری انجام دهد؟
مراسم درخت كاری در هفته منابع طبیعی سال قبل شاید محكم ترین سند بر كاركرد نادرست و دانش گریز این معدن باشد. خبرنگاران بروند و از وضعیت نهال های كاشته شده با هزینه های چند ده میلیونی از محل بیت المال گزارش تهیه كنند. بدون اغراق می گویم كه این مراسم درخت كاری حیثیت شاهرود را در سطح كشور لكه دار كرد.
از این بابت می گوئیم كه حیثیت شاهرود در سطح كشور لكه دار شد كه این مورد ساده و پیش پاافتاده در دانش اكولوژی عمداً یا سهواً نادیده گرفته شد. برای احیای مناطق صدمه دیده باید حتماً از گونه های بومی همان منطقه بهره برد نه از گونه های زینتی كه در پارك ها یا در شهرها استفاده می شود.
نهال های كاشته شده از نوع سرو نقره ای بود كه گونه ای زینتی به حساب می آید و مجری طرح نهال سرو نقره ای را به جای نهال گونه ارس كه بومی منطقه شاهوار و رویشگاه های ایران - تورانی هست جا زدند و در اقدامی نمایشی روی سطح شیب دار و بستر كائولن كه اصولاً فاقد خاك هست كاشتند، بازدید اعضای ستاد هم نشان داد كه بیشتر این نهال ها كمتر از دو ماه بعد از كاشته شدن كاملاً خشك شده و از بین رفتند.
رسانه ها باید هزینه هایی كه به نام خرید نهال گران قیمت ارس از محل بیت المال انجام شد ولی درنهایت منابع مالی تخصیص یافته صرف خرید نهال ارزان و غیربومی سرو نقره ای شد را برای مردم تبیین كنند.

*نقش سمن های زیست محیطی را چطور دیدید؟
سازمان های مردم نهاد بخصوص در شاهرود تمام تلاش خویش را برای پیشگیری از نابودی بزرگ ترین كانون آب ساز منطقه انجام داده اند. به مدت یك سال و نیم در دفتر خانه ملت كارگروه تخصصی تشكیل دادیم و مشاوره هایی به نماینده محترم مردم شاهرود در مجلس عرضه شد.
بعد از دفاع جانانه و ده ساله از جنگل ابر، مبحث صیانت از شاهوار به بزرگ ترین دغدغه مردم و البته به عامل وحدت و همدلی میان سازمان های مردم نهاد و مسولان شهرستان تبدیل گشته است. با فرماندار محترم هم جلسه داشتیم و مواردی را یادآور شدیم، حتی با شخص وزیر صنعت، معدن و تجارت هم گفتگو كردیم كه ثمره ای نداشت. با امام جمعه محترم در جلسه ای و تصاویر و اسناد تخریب شاهوار را خدمت ایشان عرضه كردیم. همه بزرگان شهر تنها روی لزوم حفظ محیط زیست تاكید دارند ولی در عمل تخریب و نابودی زیست بوم شاهوار ادامه دارد.
*نظر مردم بومی در این خصوص چیست؟
باید پذیرفت كه سازمان های مردم نهاد ازآنجایی كه قدرت اجرایی ندارند باید بیشتر روی تنویر افكار عمومی و آگاهی رسانی به مردم «البته اگر به تشویش اذهان عمومی تعبیر نگردد»، متمركز شوند. سمن های شاهرود خوشبختانه در این بخش سربلند هستند. رسانه ها در این بخش به خوبی دغدغه های ما را كه تنها حفظ منافع ملی است پوشش دادند و امروز دیگر در شاهرود و حتی در خود تاش كه تصور می رود مردم آن ذی نفع در این معدن هستند، كسی را نمی یابید كه از شیوه بهره كشی از شاهوار نگران نباشد. جوانان روستای تاش حتی حاضر به پذیرفتن ساخت ورزشگاه در ازای آنچه كه بر شاهوار می رود نشدند و این نشانه خوبی از رشد اجتماعی و آگاهی های زیست محیطی مردم منطقه است.

*این تقابل محیط زیست و معدن در نهایت به كجا خواهد رفت؟
اگر این تقابل بین بهره كشی از معادن و صدمه به زیست بوم همچنان ادامه یابد كه روند هم حاكی از این می باشد، شكست نهایی نه با محیط زیست بلكه با خود انسان است چراكه برای رفاه ظاهری و آسایش، زیستگاه های خویش را نابود خواهیم كرد. این آسایش پایدار نخواهد بود چراكه هیچگاه با آرامش همراه نیست. باید عطش مصرف بی رویه در همه چیز را كنترل و كاهش دهیم. عطش مصرف انرژی، سوخت، آب، فلزات، پلاستیك، چوب و حتی منابع غذایی… هیچ دلیل منطقی وجود ندارد كه همه بشریت بخواهد صاحب و مالك خودروی شخصی باشد.
هیچ دلیلی وجود ندارد كه انسان ها هر سال گوشی تلفن همراه خویش را در حالیكه سالم می باشد عوض كنند. در مورد وسایل زندگی شخصی هم چنین است. دلیلی ندارد كه مبلمان، فرش، پرده، لوازم الكترونیك، پوشاك و … هر سال یا حتی هر چند سال از مدار مصرف و بهره گیری خارج سازیم یا به بیان دیگر آنها را تبدیل به زباله و سپس كالاهای نو و لوكس و مدلهای جدیدتر را جایگزین آنها نماییم. این یعنی عطش مصرف بیشتر. یعنی هجمه و صدمه بیشتر به محیط زیست و منابع طبیعی چراكه تولید هر كالایی نیازمند مواد اولیه موجود در طبیعت است.
*سخن آخر؟
باید در هنگام خرید هر كالایی این تصور را در ذهن خود بپرورانیم كه برای تولید این كالا چقدر انرژی، فلز، آب، چوب یا مواد نفتی استفاده شده البته كار بسیار مشكلی است چراكه بشر امروز در محاصره تبلیغات فریبنده كمپانی ها قرار دارد. همه جا برای مصرف بیشتر و خرید بیشتر تبلیغ می شود و این امر روی اندیشه مردم جهان اثر گذاشته است؛ اما اگر نسل بشر می خواهد روی كره زمین ادامه یابد باید این عطش را در خود به هر شكل ممكن خاموش كند.

1397/12/14
14:53:29
5.0 / 5
4606
تگهای خبر: تولید , خودرو , سازمان , شركت
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۸ بعلاوه ۳
تولیدو